بدبینی های سنین جوانی
وبلاگ حرفه و فن
حرفه و فن

 










جوان ها همه چیز را سفید و یا سیاه می بینند. آنها یا همه چیز را با هم می خواهند ویا هیچ چیز نمی خواهند و این نوع تفکر آنها را به شدت شکننده و آسیب پذیر می کند.
جدل، گفت وگو و تمرکز بر روی برخی مسائل اجتماعی و فلسفی که بزرگسالان براحتی از کنار آنها می گذرند، از دیگر خصایص جوانان است. جوان ها همواره خود را در یک مجلس خیالی تصور می کنند که دراین مجلس همه به او توجه می کنند و همین امر باعث حساسیت زیاد آنها بر روی تیپ و آرایشی که دارند می شود و خانواده ها باید این موضوع را درک کنند.
جوان ها پس از طی دوران نوجوانی و مسائل بلوغ مربوط به آن دوره به دنبال یک هویت برای خود می گردند. جوان پس از این دوره از خود می پرسد من کی هستم و چه هدفی دارم؟ در واقع او به دنبال یک معیار فکری و تعهد درونی و سرسپردگی به هدفی خاص است تا ادامه زندگی اش را با آنها سر و سامان بدهد.
نقش اطرافیان از جمله خانواده در تشکیل هویت جوان از هویت های کسب شده، ضبط شده و به تعویق افتاده و آشفته به عنوان انواع هویت بسیار موثر است. درهویت کسب شده جوان پس از طی مسائل، سختی ها و حل کردن مشکلات به یک استقلال فکری و شخصیت پذیرفته شده در جامعه می رسد.
جوانی که هویت ضبط شده دارد جوانی است که بیشتر اطرافیان برای او تصمیم گرفته اند و او عقاید را از اطرافیان خود بدست آورده و همین امر باعث می شود که در آینده اگر مشکلی برای شخص پیش بیاید به تنهایی قادر به حل کردن آن نیست.
هویت تعویق افتاده مربوط به کسانی است که بحران را طی کرده اما هیچ فکر و ایده ای کسب نکرده و از هنجارهای اجتماعی نظیر اشتغال و ازدواج عقب افتاده اند و هویت آشفته هم مختص به افرادی در جامعه است که هنوز بحران ها را طی نکرده اند و همان تفکرات و ویژگی های دوران نوجوانی را با خود به همراه دارند.
بزرگسالان برای ارتباط با جوانان باید دنیا را از دریچه چشم آنها نگاه کنند. آرمان ها و عقاید جوانان با بزرگسالان تفاوت دارد و این وظیفه افراد بزرگسال است که با جوان ها با زبان جوانی حرف بزنند.
جوان ها دغدغه های زیادی دارند و نباید با آنها زیاد جر و بحث کرد بلکه باید به این قشر حساس جامعه اجازه نظردادن، حرف زدن و تصمیم گرفتن بدهیم.
باید نظرها و دیدگاههای خوب و مفید جوانان را بپذیریم و به یک شخص جوان اجازه حرف زدن بدهیم، حتی اگر حرفهایش درست نباشد خود او در زمان مطرح کردن عقایدش به این نتیجه می رسد و همین مسئله باعث خواهدشد که نظر خود را تغییر دهد.
جوان ها بسیاری از عادات و آرمان های خود را از محیط همسالان می گیرند. گاهی آرمان ها و خواست هایی به جوان القا می شود که خانواده توانایی برآورده کردن همه آنها را ندارند و این وضعیت خانواده ها را دچار مشکل می کند.
برای تربیت یک جوان موفق باید تربیت درست را از کودکی آغاز کرد.
در علم روانشناسی از انسانیت، اخلاق، فرهنگ و دین به عنوان ترمزهای درونی یاد می شود و اگر این چهار مورد از کودکی به خوبی در فرد نهادینه شده باشد دیگر او دچار انحراف نمی شود.
والدین نمی توانند همیشه ناظر بر اعمال فرزندان خود باشند بلکه یک پاسبان درونی آنهاست که در صورت تثبیت شدن به خوبی افراد اجتماع را از رفتن به سوی انواع انحرافات دور می کند.


برچسب:, :: :: نويسنده : قاسمی

درباره وبلاگ

به نام خالق هستی .به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ توسط قاسمی دبیر حرفه وفن طراحی گردیده است.اميد است همکاران، دوستان و دانش آموزان عزيز با نظرات و پيشنهادات سازنده خود،در هر چه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ مرا ياري نمايند.
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 64
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 64
بازدید ماه : 121
بازدید کل : 574421
تعداد مطالب : 445
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1