مشاهیر ایران و جهان 37 - توماس آلوا ادیسون
وبلاگ حرفه و فن
حرفه و فن

ادیسونآن روز بعد از ظهر، اديسون غرق در تفكر ناپديد شد. پدر كه نگران شده بود، همه جا را به دنبال او گشت؛ آبگذر نزديك خانه، كه يك بار نزديك بود اديسون در آن غرق شود؛ آسياب بزرگ شهر كه ماشين هاي بخار پرسروصداي آن هميشه توجه اديسون را جلب مي كرد؛ پيرامون ساختمان الوارسازي پدر و سرانجام پدر او را در حالي كه روي حصيرهاي انبار پهلوي خانه دراز كشيده بود، يافت. زير او، لا به لاي توده‌اي از تخم‌مرغ‌هاي شكسته و زرده‌هاي بيرون زده، تعداد زيادي تخم‌مرغ سالم نيز ديده مي شد! اديسون پسر كنجكاوي بود كه در هر كاري سرك مي‌كشيد. او با ديدن چيزهاي تازه، به فكر فرو مي‌رفت و با پرسش‌هايش مردم را به ستوه مي‌آورد. سپس براى آزمودن پاسخ‌هايي كه شنيده بود، آزماش‌هايي انجام مي‌داد. آن روز هم اديسون در حال آزمايش گفته‌هاي مادرش بود. او از مادر پرسيده بود كه چرا مرغ روي تخم‌هايش مي‌خوابد. مادر دليل آن را برايش توضيح داده بود. او پرسيده بود كه چرا مرغ مي‌خواهد تخم‌هايش را گرم كند. مادر باز هم پاسخ او را داده بود. اديسون تصميم گرفت در اين‌باره آزمايشي انجام دهد. نتيجه آزمايش او اين شد كه مرغ‌ها مي‌توانند روي تخم‌ها بخوابند و جوجه بياورند، اما آدم ها به دلايلي نمي توانند اين كار را انجام دهند. اما مدرسه از اين شاگرد كنجكاو استقبال نكرد. مدير مدرسه مانند همه‌ي معلمان آن زمان، عقيده داشت كه دانش و دانستني‌ها را بايد با خشونت به شاگردان آموخت. اديسون زياد مي‌پرسيد و همين موضوع معلم را بيشتر خشمگين مي‌كرد. معلم پرسش‌هاي زياد او را نشانه كند ذهني‌اش مي‌دانست! اديسون بارها به خاطر پرسش‌هاي فراوانش تنبيه شد. سرانجام بدرفتاري معلم، باعث شد اديسون از مدرسه بگريزد و ديگر به آنجا باز نگردد. اديسون را پس از آن به مدرسه ديگري فرستادند، اما او اين مدرسه را نيز دوست نداشت و اغلب در كلاس درس حاضر نمي‌شد. به ناچار مادرش تصميم گرفت خودش آموزش او را بر عهده بگيرد.  در نه سالگي، مادر نخستين كتاب علمي را به او داد. نام آن، مكتب فلسفه طبيعي بود. آن كتاب آزمايش‌هاي ساده‌اي را شرح مي‌داد كه خواننده در خانه نيز مي‌توانست آن‌ها را انجام دهد. زندگي اديسون با خواندن آن كتاب دگرگون شد. او كتاب را با اشتياق از آغاز تا پايان خواند و همه‌ي آزمايش‌ها را انجام داد. سپس تصميم گرفت آزمايشگاهي براي خودش بسازد. او مقداري مواد شيميايي خريد و خرده ريزه‌هايي از وسايلي مانند سيم، از اينجا و آنجا فراهم كرد و آزمايشگاهي در اتاق خوابش ترتيب داد. او در آزمايشي بايد موي دو گربه را به هم مالش مي‌داد تا الكتريسيته ساكن توليد شود. او دم گربه را به سيمي بست، اما...



برچسب:, :: :: نويسنده : قاسمی

درباره وبلاگ

به نام خالق هستی .به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ توسط قاسمی دبیر حرفه وفن طراحی گردیده است.اميد است همکاران، دوستان و دانش آموزان عزيز با نظرات و پيشنهادات سازنده خود،در هر چه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ مرا ياري نمايند.
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 4
بازدید کل : 576670
تعداد مطالب : 445
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1