اِنَّ الحُسینَ مِصْباحُ هدی و سَفینَهُٔ نَجاهِٔ
اشعهٔ آفتاب وجود مبارک «با سوابقی که جبرئیل به پیغمبر خدا ازمولود او خبردادهبود» روز پنج شنبه سوم شعبان سال چهارم هجرت درمدینه از مشرق دامانفاطمه زهرا۳ در خانهٔ امیرالمؤمنین(ع) پرتوافکن گردید. او دومین ثمرهٔ پیوند فرخندهٔعلی(ع) و حضرت فاطمه۳ بود.
حسین بن علی(ع) در دوران خود به شجاعت و آزادگی و ایستادگی دربرابر ستمشهرت داشت. میلادش مانند زندگانی و شهادتش شگفتانگیزاست. حضرت در مدتزندگی خود در کنار جدش رسول خدا(ص) با آن حضرتمأنوس بوده و حتی وقت نماز از آنحضرت جدا نمیشد. رسول خدا(ص) سختبه او و برادرش اظهار علاقه کرده و با جملاتیکه دربارهٔ آنهافرمودند، گوشهای از فضایل آنها را برای اصحاب بازگو کردند. اکنون درآثارحدیثی، شمار زیادی فضیلت برای امام حسین(ع) نقل شده کهبسیاری از آنها نظیرحدیث «الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنهٔ»متواتر بوده و یا فراوان نقل شده است.
بعد از تولد حسین(ع)، بیدرنگ او را که شش ماهه به دنیا آمده بود،به حضورپیغمبر خدا(ص) بردند. به اتفاق تمام مورخان رسول خدا کامکودک را با آب دهان خودبرداشت و زبان در دهان او گذاشت و او را ازشیرهٔ جان خود سیراب کرد و فرمود: «حسینمنی و انا من حسین» و آنطور که میل داشت حسین را پرورش داد و تربیت کرد تابزرگشد. ابناثیر مینویسد: در زمان تولد امام حسین(ع)، رسول خدا(ص) در گوشراستاو اذان و در گوش چپش اقامه گفت و اسراری را به گوش او خواند واماناتی به اوتحویل داد. حسین هم اسرار و امانت جدش را بهتر از هرکس حفظ کرد و به عملگذاشت.
در مسیر تاریخ سه نفر شش ماهه به دنیا آمدند
آنچه از تاریخ به دست میآید، سه نفر شش ماهه به دنیا آمدهاند:
یحیی بن زکریا، عیسی بن مریم و حسین بن علی (ع)
عالمان طبیعی اروپا از روی موازین علمی تکامل ثابت کردهاند کهجنین آدمیشش ماهه کامل نمیشود و زیست نمیکند. هر مولود شش ماههناقص الخلقه میشود؛زیرا مقدار تکامل سلولهای او به حد زیستنرسیده و میگویند هر مولودی باید کمتر از۲۵۰۰ گرم وزن نداشته باشد وحد کمال جنینی او در نه ماهگی است و حال آنکه حسینشش ماهه بهدنیا امد و این قول مورد انفاق فریقین است و از نظر صورت وسیرتهمزیباترین و کاملترین افراد بشر بود. نه تنها نقصی در او دیده نشدبلکه به کمال جسمانیو رشد کامل روحانی خود رسید. قیام عاقلانه وحکیمانه او مثل اعلای کیاست و سیاستونشانهٔ جرئت بود. نباید حسابزندگانی ابی عبدالله را با سایر مردم عادی مقایسه نمود.حسین مردآسمانی بود و از آب و خاکِ دیگر عجین شده و نشو و نما یافته و سیرفکری اوباعث نجات بشر از نابخردی است.
ابن شهر آشوب مینویسد: پس از تولد حسین، فاطمه مریض شد و رسولخدا(ص)دایه خواست. حسین از پستان احدی شیر نخورد مگر آن که چهلشبانه روز از انگشتوزبان پیغمبر(ص) تغذیه کرد تا بزرگ شد.
دوران کودکی سیدالشهدا(ع)
امام حسین(ع) تا هفت سالگی زیر نظر مقام نبوت و رسالت سایهوارحرکتمیکرد و در کنار مهد عصمت و طهارت بود. تا سی وهفت سالگی درحجر ولایت مطلقهالهیهٔ پدرش و تا چهل وهشت سالگی در کنار مهر وعاطفهٔ امامت برادرش، حضرتمجتبی عمر گذرانیده و یازده سال همدورهٔ امامت و ولایت مطللقه خود او بود. بنابرایندورانِ کودکی وجوانی، کمال و امامت او در مهبط نزول وحی و مهد عصمت و دامانولایتو ساحل امامت و مکتب ولایت ادامه داشته تا عاشورا که سن اوپنجاه وهفت سال سال وهفت ماه بود.
در تربیت حسین اسرار شرافت، پاکیزگی، فضیلت، سعادت، سیادت،شهامت،شجاعت، استقامت و پافشاری در راه دین، عزت و حمیت، حفظناموس و حقوق دیگران،دستگیری از بینوایان، احقاق حق مستمندان،تسلیم نشدن و زیر بار زور نرفتن،طرفداری از حق و حقیقت، نهفته است.
سجایایی که حسین از جد و پدر و مادرش به ارث برد برای احدیامکانپذیر نبود.در پرورشگاه محمدی شخصیت حسین عامل مؤثری در احیاءشریعت اسلام بود و مثلاعلای درس فضیلت و اخلاق گردید.
دوستی حسین برای پیغمبر نه تنها از راه عاطفهٔ فرزندی بود، بلکهبرایسفارشاتی بود که از زبان وحی گرفته و حسین را سببِ جاودانگیو استمرار رسالت و نبوتخود شناخت.
حسین، احیاگرِ مجد و عظمت اسلام و سبب ابقاء حیات اجتماعی مسلمین برایهمیشه گردیده و نقش او فراموش شدنی نیست.
حسین و نسب
امام حسین از حیث نسب ممتازترین انسان است؛ زیرا جدش رسولخدا(ص)،مادرش فاطمه زهرا، پدرش علی مرتضی، برادرش حسن مجتبی،خواهرش زینب کبریو همسرش دختر یزدگرد پادشاه ساسانی است و ایننسب برای احدی نیست
حسین و صورت و سیرت
خواند میر از شواهد النبوه نقل میکند که امام حسین(ع) صورتی زیبا وجمالیمنور داشت که چون در خانه تاریک مینشست از سفیدی رخسارمبارکش محیط اطرافروشن میشد و همه میدانستند امام حسین(ع) است.
حسین بن علی شخصاً داری مزایایی بود که دیگران فاقد آن بودندوسرتاسرزندگیش عجیب بود؛ یکی آن که شش ماهه به دنیا آمد و دیگرآن که شهادتشبینظیر بود. در قیام خونین او بسیاری از کلمات عملاًترجمه شد که اگر حسین(ع) نبوداین کلمات معنا نمیشد: عشق و اراده وصبر و فداکاری از جمله آن موارد است. سالارشهیدان در حسن خلق،تواضع، ادب، بخشش، صله رحم، راستی، درستی، عبادت،فراست و ذکاوت،شجاعت و شهامت، آزادی و سعادت، فداکاری و گذشت، امیدواری وآرزو،شرافت و عشق، مرام و مسلک، صبر وبردباری، سیاست ملی و مظلومیتاجتماعیدارای نبوغ فکری بود. این کلمات را چنان معنا کرد کهتاکنون کسی چنین معنانکردهاست.
امام حسین(ع) سرباز با شخصیت و فداکار اسلام است که درس آزادی وفداکاریو مجد و عظمت را به مسلمین آموخت و در صورت و سیرت بینظیرو ممتاز بود.
دوران کودکی سیدالشهدا(ع)
امام حسین(ع) تا هفت سالگی زیر نظر مقام نبوت و رسالت سایهوارحرکتمیکرد و در کنار مهد عصمت و طهارت بود. تا سی وهفت سالگی درحجر ولایت مطلقهالهیهٔ پدرش و تا چهل وهشت سالگی در کنار مهر وعاطفهٔ امامت برادرش، حضرتمجتبی عمر گذرانیده و یازده سال همدورهٔ امامت و ولایت مطللقه خود او بود. بنابرایندورانِ کودکی وجوانی، کمال و امامت او در مهبط نزول وحی و مهد عصمت و دامانولایتو ساحل امامت و مکتب ولایت ادامه داشته تا عاشورا که سن اوپنجاه وهفت سال سال وهفت ماه بود.
در تربیت حسین اسرار شرافت، پاکیزگی، فضیلت، سعادت، سیادت،شهامت،شجاعت، استقامت و پافشاری در راه دین، عزت و حمیت، حفظناموس و حقوق دیگران،دستگیری از بینوایان، احقاق حق مستمندان،تسلیم نشدن و زیر بار زور نرفتن،طرفداری از حق و حقیقت، نهفته است.
سجایایی که حسین از جد و پدر و مادرش به ارث برد برای احدیامکانپذیر نبود.در پرورشگاه محمدی شخصیت حسین عامل مؤثری در احیاءشریعت اسلام بود و مثلاعلای درس فضیلت و اخلاق گردید.
دوستی حسین برای پیغمبر نه تنها از راه عاطفهٔ فرزندی بود، بلکهبرایسفارشاتی بود که از زبان وحی گرفته و حسین را سببِ جاودانگیو استمرار رسالت و نبوتخود شناخت.
حسین، احیاگرِ مجد و عظمت اسلام و سبب ابقاء حیات اجتماعی مسلمین برایهمیشه گردیده و نقش او فراموش شدنی نیست.
حسین و نسب
امام حسین از حیث نسب ممتازترین انسان است؛ زیرا جدش رسولخدا(ص)،مادرش فاطمه زهرا، پدرش علی مرتضی، برادرش حسن مجتبی،خواهرش زینب کبریو همسرش دختر یزدگرد پادشاه ساسانی است و ایننسب برای احدی نیست
حسین و صورت و سیرت
خواند میر از شواهد النبوه نقل میکند که امام حسین(ع) صورتی زیبا وجمالیمنور داشت که چون در خانه تاریک مینشست از سفیدی رخسارمبارکش محیط اطرافروشن میشد و همه میدانستند امام حسین(ع) است.
حسین بن علی شخصاً داری مزایایی بود که دیگران فاقد آن بودندوسرتاسرزندگیش عجیب بود؛ یکی آن که شش ماهه به دنیا آمد و دیگرآن که شهادتشبینظیر بود. در قیام خونین او بسیاری از کلمات عملاًترجمه شد که اگر حسین(ع) نبوداین کلمات معنا نمیشد: عشق و اراده وصبر و فداکاری از جمله آن موارد است. سالارشهیدان در حسن خلق،تواضع، ادب، بخشش، صله رحم، راستی، درستی، عبادت،فراست و ذکاوت،شجاعت و شهامت، آزادی و سعادت، فداکاری و گذشت، امیدواری وآرزو،شرافت و عشق، مرام و مسلک، صبر وبردباری، سیاست ملی و مظلومیتاجتماعیدارای نبوغ فکری بود. این کلمات را چنان معنا کرد کهتاکنون کسی چنین معنانکردهاست.
امام حسین(ع) سرباز با شخصیت و فداکار اسلام است که درس آزادی وفداکاریو مجد و عظمت را به مسلمین آموخت و در صورت و سیرت بینظیرو ممتاز بود.
حسین بر دوش پیغمبر(ص)
شیبانی از عبدا.. بن شداد روایت میکند که پدرش گفته در یکی ازاوقات نمازهایجماعت خدمت پیغمبر بودم ایشان حسن و حسین را بر دوشخود سوار کرده بود و چوننزدیک شد، آنها را بر زمین گذاشت. آن گاهبرای نماز جماعت تکبیر گفت. هنگام سجودخیلی طول کشید. من سر خود رابلند کردم، دیدم حسین بر پشت پیغمبر(ص) سوار شده.من دوباره بهسجده رفتم. چون نماز تمام شد، بعضی گفتند: یا رسول الله میان دوسجدهآنقدر طول دادی که ما گمان کردیم امری حادث شده و یا وحی برتو نازل شده، فرمود:هیچ کدام از آنها نبود، فقط پسرم حسین سوارمشده بود و من نخواستم او را پایین آورمصبر کردم تا خود فرود آید.
ابوسعید خدری روایت کرده که حسین را دیدم دوان دوان نزد پیغمبرآمد. رسولخدا نماز میخواند و حسین به گردنش آویخت و پیغمبر با دستاو را گرفت و تا به رکوعرفت، او را نگاه داشت.
بخاری از ابوهریره نقل میکند که حسین و حسن نزد پیغمبر(ص) و دردامان مهر وعطوفت او بودند که هوا تاریک شد. پیغمبر(ص) فرمود برویدبه حجرهٔ مادرتان. گفتندتاریک است ما میترسیم. ناگاه نوری ظاهرشد یا برقی زد و فضا را روشن کرد. حسنین بهخانهٔ مادر رفتند.
ابو عمر بن عبدالله قرطبی نقل میکند که با چشم خود دیدم پیغمبر(ص)حسین راصدا میکرد و او از دامان رسول الله بالا میرفت. آن گاهدهان حسین را میبوسید ومیگفت: خدایا من حسین را دوست دارم تو نیزاو را دوست دار.
حسین و فدایی شدن ابراهیم
در ترجمه المستقصی نقل کردهاند که پیغمبر(ص) امام حسین را برزانوی راست وابراهیم را بر زانوی چپ خود نشانیده بود که جبرئیلنازل شد و گفت: خدایت سلاممیرساندو میفرماید این دو فرزند را برایتو جمع نخواهد کرد و یکی را از تو باز خواهدگرفت، اینک بیندیش و هرکدام را خواهی اختیار کن.
پیغمبر(ص) بر چهرهٔ حسین و ابراهیم نگریست و فرمود: اگر حسین وفاتکند ازمفارقت او دل من و علی و فاطمه هر سه خواهد سوخت، ولی اگرابراهیم وفات یافت اکثردرد و حزن نصیب من خواهد شد و انتقالابراهیم را قبول نمود و او را فدای حسین کرد وپس از سه روز ابراهیممریض شد و وفات یافت.
حسین(ع) و لباسهای مختلف
لباس، معرف فرد و اجتماع است و با لباس میتوان افراد و قبایل وملل را از همتشخیص داد. سادگی و بیآلایشی لباس نمونهٔ سادگی وبیآلایشی روح است.
در روایتی مجلسی نقل میکند که در روز عید حسنین لباس رنگارنگ، تنکودکانمردم دیدند و از جدشان لباس خواستند، جبرئیل لباس حریر سفیدآورد و آن گاه آنانلباس رنگین خواستند. طشتی آوردند جبرئیل آبریخت و لباس حسن سبز و لباسحسین سرخ شد در این موقع حسین پنجساله بود.
حسین(ع) دارای لباسهای بهشتی بود؛ یعنی لباس مخصوص پیغمبرازتافتههای نرم بود که فاطمه۳ تهیه کرده بود و بر او میپوشانید ومیفرمود لباسبهشتیاست.
حسین در بزرگی لباسش همانند لباس پیغمبر و پدرش علی بوده. عمامهتیرهرنگ، پیراهن سفید، نعلین یمانی، انگشتر عقیق در دست داشت وابن زیاد برای واردشدن به کوفه همین حیله را کرد که لباسی مانندلباس حسین پوشید و نقاب بر او انداختتا کسی او را نشناسد و آن گاهوارد دارالاماره شد.
چند روایت در مورد حسنین
«سئل رسول الله(ص) ایما اهل بیتک احب الیک قال (ص) الحسن و الحسین»
از پیغمبر(ص) پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست داری، فرمود:حسن و حسین را.
شیخ طوسی از حدیفه نقل میکند که پیغمبر(ص) فرمود: فرشتهای بر مننازل شدکه تا آن وقت به زمین نیامده بود. سلام کرد «و ابشرنی انابنتی فاطمه سیدهٔ نساء اهلالجنه و ان الحسن و الحسین سیدا شباباهل الجنهٔ».
شیخ طبرسی نقل میکند که پیغمبر(ص) فرمود: روز قیامت عرش خدا را بهنور حقزینت میکنند. حسن طرف راست و حسین طرف چپ عرش قرار خواهندگرفت.
و در روایتی دیگر دربارهٔ علی، فاطمه و حسن و حسین : فرمود: هر کسبا آنانجنگ آورد، من با او به جنگ میخیزم و هر آن که تسلیم آنهاشود، من با او سر آشتیدارم.
رسول خدا(ص) دست حسنین را گرفت و فرمود: هر که من و این دو پسر وپدر آنهارا دوست دارد، روز قیامت در صف من قرار خواهد گرفت.
عایشه روایت کرده، یک روز صبح حسن و حسین و فاطمه و علی(ع) درزیر عبایپیغمبر(ص) جمع شدند. آن گاه رسول خدا(ص) فرمود: (انما یریدالله لیذهب عنکم الرجساهل البیت و یطهرکم تطهیراً).
علاقهٔ رسول خدا به این دو فرزند، بر همه اصحاب آشکار بوده وهمانطور که دربارهٔامام حسین(ع) گذشت، پیامبر(ص) میکوشید تا مردمرا از علاقه خود به این دو امام آگاهکرده و حتی میفرمود: خدایادوست بدار کسی که آنها را دوست بدارد: «من احبنی فلیحبهذین»، وفرمود: «من أحب الحسن والحسین فقد أحبنی، و من أبغضهما فقدابغضنی»آن حضرت درباره این دو برادر فرمود: هما ریحانی من الدنیا»، دربارهامامحسین(ع) فضایل اختصاصی نیز آمده است که یکی از مشهورترینآنها، روایت «حسینمنی و أنا من حسین» است.
یحیی ابن سالم موصلی که از غلامان امام حسین(ع) بود، میگوید: باامام درحرکت بودیم. به خانه رسیدند و آب طلبیدند. کنیزی با قدحیپر از آب بیرون آمد. امامپیش از خوردن آب «فضهای» را درآورده بهاو دادند و فرمودند: این را به اهلت بسیار، آنگاه به نوشیدن آبپرداختند.
از امام باقر(ع) روایت شده است که امام حسین(ع) در سفر حج پیادهحرکتمیکرد، در حالی که چهار پایان او پشت سر او حرکت میکردند.
نقل یک روایت هم در اخلاق امام حسین(ع) مناسب مینماید. بن ابیالدنیا نقلکرده است که امام حسین(ع) بر گروهی از فقیران عبورمیکرد که سفره شان پهن بود وغذایی فقیرانه داشتند. وقتی امام رادیدند، حضرت را دعوت کردند. آن حضرت پیاده شد وفرمود: (ان الله لایحب المستکبرین) آن گاه نشست و با آنها غذا خورد. پس از آنفرمود:شما دعوت کردید، من پیرفتم. اکنون من شما را دعوت میکنم، بایدبپذیرید. پساز آن به رباب گفت: تا هرچه آماده کرده بیاورد تا باهم بخورند.
اشتغال حسن و حسین(ع) در حضور پیغمبر(ص) به بازیهای کشتی، خطنویسی،و «لعب المداحی» چاله بازی با ریگ و گودال و خاک و مسابقهاسب سواری و تیر اندازی وسبقت در نماز و وضو و غیره بوده است.
سلمان فارسی روایت میکند که دیدم حسین در دامان پیغمبر(ص) بود ومیفرمود:تو سید فرزند سیدی و پدر ساداتی، تو امام، فرزند امام و پدرائمه هستی، تو حجت، فرزندحجت و پدر حجج خدایی، نُه تن از نسل توحجت خدا هستند و نهمین آنها قائم ایشاناست.
خصال و مکارم اخلاق سید الشهدا از زبان رسالت
شیخ صدوق در امالی از حدیفه الیمان روایت میکند که دیدم رسولخدا دستحسین را گرفته و فرمود: یا ایها الناس هذا الحسین بن علیفاعرفوه فوالذی نفسی بیدهانه لفی الجنهٔ و محبیه فی الجنه ومحبی محبیه فی الجنهٔ».
ای گروه مردم، این است حسین پسر علی بن ابیطالب، او را بشناسید.قسم بهخدایی که جان من بدست اوست، حسین در بهشت است، دوستانحسین در بهشت اند ودوستانِ دوستان او نیز در بهشت خواهند بود.